0

آیا خلاقیت در کودکان آموختنی است؟

  • 2021/05/10
  • محمود رنجبرمحمود رنجبر
آموزش خلاقیت به کودکان

شاید بتوان گفت که خلاقیت بزرگترین قدرت توانایی مغز انسان است و معمولا در همه آدمها این قدرت ( خلاقیت ) کم و بیش وجود دارد و خوب است که بدانید ، اصولا خلاقیت ارتباطی با هوش ندارد در واقع آدمهای باهوش لزوما نباید خلاق باشند و یا بر عکس… ولی آنچه در اینجا و در این مقاله لازم است به آن اشاره شود . انکار خلاقیت در بچه ها نیست. بلکه استفاده نا متعارف از خلاقیت و آموزش خلاقیت به کودکان است .

اگر باور داشته باشید که خلاقیت در همه ی آدمها کم و بیش هست.پس باید این را هم قبول داشته باشید که آموزش خلاقیت به مفهمی که الان در جامعه ما حاکم است ،نمیتواند مبنای درستی باشد. چون خلاقیت در ضمیر و درون هر انسانی وجود دارد و این بروز خلاقیت است که باید انجام شود .

ولی زمانی که از خلاقیت به صورت نامتعارف استفاده میشود یک نوع سردرگمی آموزشی به وجود

خلاقیت در کودکان

می آید خیلی از مربیان تصور میکنند که کار عجیب را باید خلاقیت نام گذاشت. در صورتی که تفکر خلاق  دربه وجود آمدن ایده ها

ی نو نهفته است . ایده هایی که سبب میشود تا برای کودکان مفاهیم مهمی اثبات و درک شود . یک کودک در روند یاد گیری و بروز خلاقیت قصد اختراع ندارد و آنچه او انجام میدهد ارتباطی است که بین او و تصویر ذهنی اش شکل میگیرد و باعث میشود تا کودک خلاق شود.

کودکان علاقه مند به آزمایش هستند ومیخواهند لمس کنند ،درک کنند ،تغییر دهند و آنچه را که تصور میکنند به صورت عینی مجسم کنند .و همه ی این موارد و موضوعات و مفاهیم دیگر واکنشی است که کودک به جهت کنجکاوی انجام میدهد بخضوص در بچه های زیر ۷ سال.

مسیر اشتباه خلاقیت از نامتعارف شدن شروع میشود .

وقتی یک مربی میخواهد کودکان را در مسیر خلاقیت قرار دهد. آنچه مهم است این است که آیا خودش به درجه ای از شناخت و خلاقیت رسیده است یا نه و در مرحله بعد آیا کودک مسیر مقدماتی برای خلاقیت را طی کرده است ؟ فرض کنید میخواهید برای اولین بار طراحی کار کنید و استاد مستقیم شما را به کلاس طراحی خلاقانه ببرد .

در این صورت شما چه تصوری از طراحی دارید که حال بخواهید از طراحی به خلاقیت برسید؟ نمونه بارز و عینی این حرف من استاد پابلو پیکاسو است او در طراحی دوران هنری خودش به چنان قدرت طراحی رنال رسید که بعد توانست از واقعیت به انتزاع و خلاقیت در ایجاد سبک کوبیسم برسد .

در واقع آنچه برای کودک لازم و ضروری است طی کردن مسیر اولیه در هنر است من اعتقاد دارم خلاقیت به هنر کودکان مربوط نمیشود و بارها این را تاکید کردم و بعضی از دوستان با این گفته من مخالف بودند ولی من برای حرفم دلایلی دارم که در طی 30 سال آموزش هنر به کودکان به آن رسیده ام . در ادامه به آن اشاره میکنم.

مثلا وقتی کسی یا شرکتی یک بازی جدید اختراع میکند در واقع میخواهد راههای جدید و خلاقانه را به کودکان نشان دهند تا کودکان بتوانند بهتر و بیشتر عواطف و احساسات خودشان را نشان دهند . کودک با دانستن راهها به ایده ها خواهد رسید به همین دلیل روانشناسان و

مشاوران کودکان می گویند آموزه ها به کودکان بایستی به صورت غیر مستقیم و در قالب های بازی و … با

شد .

اینکه یک مربی به کودک کار خ

لاقانه نشان دهد و او بدون دلیل و بدون آگاهی  آن را کپی برداری کند خلاقیت نیست و دقیقا این کار ضد هنرآموزی است.

کودک باید مسیر عادی هنر آموزی راطی کند واز کار خودش لذت ببرد و در نهایت به مرحله ای برسد تا خودش و ضمیر درونیش احساس کند که باید چیزهای بدیع و تازه ای را تجربه کند و در نتیجه همین چیزهای جدید و تازه میشود خلاقتی که کودک از خودش نشان میدهد .

و لزوما چیزی که کودک حتی در آن شرایط ابداع میکند از دید ما خلاقیت کودک است در صورتی که از دید خود کودک تجربه ای جدید برای حسی جدید برای ارتباطی جدید خواهد بود.

از این رو معتقدم، ما چیزی به نام آموزش خلاقیت به کودکان نداریم

و اگر در سایت عناوین آموزش خلاقیت به کودکان و.. مشاهده میکنید در واقع مطالبی است که مربیان تازه کار باید در ابتدا بدانند تا بعد به مطالب تخصصی تر درک و آگاهی پیدا کنند .

برای اینکه مطلب بالا برای شما بیشتر قابل درک باشد .من مثالی را برای شما میزنم که در یک سال تحصیلی برای کلاس اولی ها انجام دادم و در این سایت و در درسهای مختلف به آن اشاره کرده ام و در اینجا دوباره برای شما بیان خواهم کرد.

یک سال تحصیلی هنری با کلاس اولی های

از ابتدای سال تصمیم گرفتم روند آموزشی من به کودکان یک روند و رویکرد خاص باشد . بازی – لذت و تفکر کردن و تجربه آموزی خود کودک برای من در اولویت بود به همین خاطر همه درسهای هنری خودم را با نمایش و بازی شروع میکردم در قالب ها مختلف به صورت غیر مستقیم موضوع داده میشود و به بچه ها کمک میکردم.

یکی از کارهایی که در نقاشی انجام دادم به مرور محدود کردن بچه ها در استفاده از ابزارهای مختلف بود مثلا نقاشی با تونالیت های یک یا دو رنگ یا استفاده از دست برای بریدن کاغذ یا اینکه بجای قلم مو از انگشت یا چیزهای دیگر استفاده کنند.( اگر به ماهیت این آموزشی پی ببرید متوجه خو.اهید شد محدودیت خلاقیت به وجود نمی آورد بلکه محدودیت ذهن کودکان را فعال میکنند و برای آنها راه های جدید برای تجربه های جدید خلق میکند )

وقتی به بچه ها میگفتم مثلا با دست کاغذ را ببرید در واقع یک راه جدید برای بریدن کاغذ به کودک نشان میدادم و این راه مهارت آموزشی و .. به همراه داشت  (فکر میکنید با قیچی چکار میکردیم ؟ از قیچی استفاده میکردیم برای نقاشی یعنی قیچی در حالت باز روی مقوا قرار میگرفت دور آن خط میکشیدیم و تبدیل به سر مرغابی میشود ) بعد در طی مدت ۹ ماه تحصیلی اینقدر راهها و محدودیت ها را ایجاد کردم  که بچه ها دیگر هنر و نقاشی و کاردستی و سفال را از نگاه متفاوتی میدیدند

تاکید مهم و دوباره

منظورم من از محدویت کم کردن نیست بلکه منظور من این است که اگر میگفتم مثلا با قلم مو رنگ نزنند یعنی قلم مو را جذف می کردم خود بچه ها با کمک من یک جایگزین جدید برای آن در نظر میگرفتیم تا بچه ها یک تجربه جدید داشته باشند مثلا قلم موهایی با شاخ و برگ درختان یا نقاشی با انگشت و.. خیلی ها فکر میکنند محدویت یعنی کم کردن و حذف کردن ولی در هنر کودکان محدویت در جهت پرورش ذهن به کار گرفته میشود .

در انتهای سال یک آزمون بر گزار کردم یک آموزمن نقاش برای بچه های کلاس اول بدونه وسیله یعنی بچه ها نباید از هیچ وسیله ای استفاده میکردند اینجا بود که بچه ها راه های مختلف را پیدا کردند. از نگاه ما کار خلاقانه بود ولی از نگاه بچه ها تجربه ای متفاوت بود تجربه ای که لذت متفاوت داشت تلاش متفاوت میخواست و در نتیجه اثری که خلق شد.

با توجه به مطلب مسیر اشتباه خلاقیت برای کودکان امیدوارم توانسته باشه اصل مطلب را بیان کنم در پایان به دوستان مربی هنری که به دنیال خلاقیت هستند و بعضی از دوستان که مسیر اشتباه خلاقیت برای کودکان را طی میکنند باید بگویم ما در هنر کودکان خلاقتی با تصور ذهنی شما نداریم و آنچه شما به بچه ها به عنوان خلاقیت آموزش میدهید یک سری کار تکراری و بی فایده ای است که متاسفانه جز پر کردن اوقات فراغت بچه ها و هدر دادن نیروی ذهنی آنها چیز دیگر ندارد.

البته نباید از گفته من ناراحت شوید و به جای اینکه تعصب اشتباه داشته باشید کمی در مورد موارد بالا بیندیشید  ببینید واقعا بچه ها میخواهند خلاقیت داشته باشند ؟ واقعا بچه ها به دنیال یادگیری نقاشی و هنر هستند یا میخواهند از لحظات هنری لذت ببرند ؟

      بیشتر بخوانید :  روانشناسی شخصیت با استفاده از رنگها

      بیشتر بخوانید :  تاثیرات مثبت هنر بر رشد کودکان

      بیشتر بخوانید :  رمزگشایی رازهای نقاشی کودکان